خبرنگاران معامله بر سر میراث طبیعی، راهی که سرانجام خوشی ندارد
به گزارش بانیما، اصفهان- خبرنگاران- برآیندها مبین این است که زمین در منطقه کلاه قاضی اصفهان و کهن زاد بوم هایی چون نقش دنیا در معرض خطر فرونشست هستند. زاینده رود فصلی شده است و گاوخونی تنها اگر روزگار بر مرادش بچرخد لب تر می نماید. در روز دنیای محیط زیست جمعی از کارشناسان از ادامه بی توجهی ها نسبت به تامین احتیاج زیست محیطی تالاب ها، آب های زیر زمینی و رودخانه ها نگرانند و بر حفظ این سرمایه های ملی تاکید می نمایند.
کاش می دانستیم که با مانایی سرزمین مان چه می کنیم؟! با جنگل ها، رودخانه ها و تالاب هایی که زندگی و استمرار ایران و ایرانی در گرو پایداری آنهاست و ما منفعلانه از کنار آنها در قبال معامله ها، بدهکاری ها و غفلت ها چه آسان می گذریم! عملکرد بعضی نهادها در قبال زاگرس آتش به جان، نشان داد گستره های آبی و جنگلی چقدر تنها و بی حمایت اند! و یا مسئولان بودجه ریزی مملکت تا چه اندازه برای حفظ سرمایه های طبیعی که بر پایه آنها پایداری سرزمین معنا پیدا میکند احساس مسئولیت می نمایند.
فارغ از همه کوتاهی ها، سازمان های متولی پهنه های آبی و سبز سرزمین ما آنقدر در برابر سازمان های فربه، نحیف اند که قدرت رویارویی و استقامت برای حفاظت از میراث طبیعی را ندارند. چه آنکه اگر اینگونه نبود زاینده رود خشک نمی شد، تالاب گاوخونی فراموش نمی شد و آن سوتر مادر آب های شیرین سرزمین، زاگرس در کمبود امکانات و تجهیزاتی چون بالگرد آبپاش و نبود کمک مسئولان نمی سوخت!
حقیقت تلخی است که امروز و در این شرایط در روز محیط زیست باید گفت میراث طبیعی سرزمین مان را برخلاف همه شعارهایی که می دهیم در زمره آخرین اولویت های مملکت قرار داده ایم. صنعت، ساخت و ساز، کشاورزی، گردشگری همه اینها باید بر گرده قامت شکسته میراث طبیعی بنیان شوند، میراثی که ضامن حیات ما و ضامن همین صنایع اند اما ما با گسترش ناپایدار در اندیشه انتفاع امروزیم بی آنکه تصویر روشنی از فرداها و فرداها داشته باشیم.
جالب اینجاست که در عیان و آشکارا کشاورزی را بر جنگل و رودخانه اولویت می بخشیم؛ نه فقط کشاورزی، که گردشگری را، صنعت را و اگر بشود و دستی از غیب کمک کند کمر به نابودی آنها هم می بندیم تا موانع را از پیش پا برداریم و هموارتر به سوی اقتصاد ناپایدار بتازیم.
راه دور نرویم، همین جا در اصفهان زاینده رود بارها می میرد و زنده می شود؛ زاینده رود با همه زیستمندانش و گاوخونی با همه شهرت جهانی اش در کنوانسیون رامسر چوب کشاورزی و صنعت را می خورند. ما به زاینده رود، به گاوخونی و زاگرسی که می زاید، نان می دهد؛ آب می دهد و زندگی می آفریند بدهکار هستیم. زاگرسی که آنسوتر در بند معیشت وابسته به چرای دام و کشاورزی ویران و خشک می شود تا طعمه آتشی شود که هیچ کس را یارای خاموشی آن نیست؛ جنگلی که بی پناه است و بر سرسوخته های جنگل های بلوط آن معامله می نمایند.
ما به زاینده رود و به زاگرس بدهکار هستیم و با این وجود هنوز هم طلبکار آنهاییم! چون دغدغه شان را نداریم؛ اگر داشتیم سازمان جنگل ها و مراتع به وزارت دفاع بدهکار نبود تا محیط زیستی ها و محیط بانان و مردمی که بر سوخته های زاگرس زجه می زنند با دستان خالی به جنگ آتش بروند.
از همه سو عرصه را بر داشته های طبیعی تنگ نموده ایم و حالا دست به دامان منابع آب زیر زمینی و برداشت های فزاینده آنها، شهرها و تمدن های مان را هم در خطر نابودی و ویرانی قرار داده ایم. اصفهان با یادمان ها و عرصه های تاریخی بیشمار در معرض خطر جدی فرونشست است، خطری که تاوان چنگ بردن به منابع آبی روان در سر و بن زمین است و حالا این زمین است که می خواهد اصفهان را ببلعد.
حقیقت این است که در سال های گذشته بارگذاری های خارج از توان رودخانه زاینده رود طرح های انتقال آب را علم کرد. تا جایی که این طرح ها و آورد آب و به نوعی دخالت در طبیعت و زیست زاینده رود بلای جان اصفهان، حوزه زاینده رود و حوزه گاوخونی شد. بلایی که با افزایش جمعیت و کمبود آب حاصل از آورد طبیعی و طرح های انتقال آب با خطر فرونشست زمین و گرد و خاک ناشی از خشک شدن تالاب گاوخونی ابعادش را نشان می دهد.
توسعه نامتوازن مصرف آب و کمبود 850 میلیون مترمکعبی آب، موجب شده تا اصفهان در استفاده از آب های زیرزمینی و تجدید ناپذیر با فرونشست زمین روبرو شود. در کنار صنعت، توسعه کشاورزی در بالادست حوضه زاینده رود و سبقت های ناجوانمردانه در بهره کشی از زاینده رود موجب شده است حق آبه زاینده رود و تالاب گاوخونی بر گلوی توسعه های ناپایدار ریخته شود.
معامله بر سر الماس درخشان اصفهان
محمد درویش رییس کمیته محیط زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو معتقد است که طبیعت در مقابل زیاده خواهی های ما سیلی محکم تری می زند و طرح های انتقال آب بیشتر از آنکه درمانی برای زاینده رود و گاوخونی بوده باشند عامل فروپاشی اصفهان اند: در کلاه قاضی زمین فرو می رود و این نشان دهنده این است که اصفهان به مرز ورشکستگی اکولوژیکی رسیده است.
این کارشناس محیط زیست به خبرنگاران گفت: در اصفهان سالیانه به طور متوسط تا بیست سانتی متر فرونشت زمین رخ می دهد. بسکمک از گزارش ها می گویند کوره شماره یک ذوب آهن در اثر فرونشست زمین از حیزانتفاع خارج می شود.
وی اضافه نمود: این فرونشست سبب می شود ابنیه های تاریخی در اثر زلزله هایی به مراتب کمتر از پنج ریشتر نابود شوند. چه کسی می خواهد این مسئولیت را بر عهده بگیرد؟!
درویش گریزی به سی و سه پل و خواجو زد: ترک های سی و سه پل را می توان دید! آب روان همواره باید کنار سی و سه پل و خواجو باشد تا ساروج ها بتوانند کیفیت خودشان را نشان بدهند اما در واقع ما آنها را محروم نموده ایم و علاوه بر خشک کردن زاینده رود باعث شده ایم مهمترین عامل نشاط مردم را از آنها بگیریم.
این کنشگر محیط زیست یادآور شد: نباید الماس درخشان اصفهان را بدهیم و به جایش شکلات بگیریم. طرح های انتقال آب چنین بلایی را بر سر اصفهان آورده است.
وی در گفت و گو با خبرنگار خبرنگاران یادآور شد: در زمان حاضر بیش از 2 میلیون جمعیت در اصفهان زندگی می نمایند و این تراکم جمعیت و انباشتگی بیش از حد صنایع آلاینده سبب شده است تا اصفهان رکورد بیماری ام اس و بیماری های گوارشی را به خود اختصاص دهد و چشمه های فراوری گرد و خاک از سمت دشت سگزی به سمت اصفهان حرکت کند.
کهن زاد بوم های اصفهان در معرض فرونشست و نابودی
درویش در ادامه اضافه نمود: در جنوب اصفهان در منطقه کلاه قاضی زمین فرو رفته است و در شمال آن در مورچه خورت بیابان به شدت رشد نموده است. در غرب در زرین شهر شرایط به مراتب اسفناک تر است و همه کهن زادهای ارزشمند اصفهان که همه ایرانیان با آنها خاطره دارند مثل نقش جهان و شیخ لطف الله در معرض فرونشست و نابودی اند.
رییس کمیته محیط زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو یادآور شد: یادمان های تاریخی اصفهان صندوق های ارزی غیرقابل معامله ایرانیان بوده اند که می توانستند پول پایدار فراوری نمایند؛ اصفهانی که مهمانپذیر درجه یک ایران بوده و به همین دلیل به نصف جهان تبدیل شده است.
درویش گفت: اصفهان می توانست با توسعه زیرساخت های متناسب با طبیعت گردی و حوزه های فرهنگی،علمی و تاریخی مهد گردشگری جهان باشد اما اصفهان تبدیل به قطب فراوری آهن و فولاد شد ولی این صنایع را می شد در سواحل خلیج فارس و عمان مستقر کرد. بنابراین طرح های انتقال آب همچنان می تواند شرایط اصفهان را اسفبارتر کند. شهر اصفهان یک ظرفیت زیستی دارد و نمی توانیم در این شهر جمعیتی بیشتر از این ظرفیت زیستی را مستقر کنیم.
نسبت به تامین احتیاج زیست محیطی تالاب ها، آب های زیرزمینی و رودخانه ها توجه نشد
افزون بر صنعت اما در سال های اخیر تغییر کاربری اراضی پایین دست حوزه زاینده رود و توسعه بی چون و چرای کشاورزی و باغداری موجب شده است تا عرصه بیش از پیش بر حیات زاینده رود و گاوخونی تنگ شود و عملا آبی به گاوخونی نرسد.
مسعود تجریشی معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست دراین باره به خبرنگاران گفت: متاسفانه هیچ نظارتی بر کاربری اراضی در کشور وجود ندارد. قانون می گوید اگر کشاورزی استخری ایجاد کرد این نشان از تغییر کاربری است اما دستگاه های اجرایی می گویند نیرو ندارند و با مردم نمی توانند در بیفتند. بنابراین استخر ساخته و آبگیری می شود؛ درخت کاشته و باغ ایجاد می شود و هیچ نظارتی بر جلوگیری از پیشرفت سطوح زیر کشت آبی و تغییر کاربری زمین وجود ندارد چون دسنگاه های اجرایی فکر می نمایند اگر واردعمل شوند در تقابل با مردم قرار می گیرند.
نتیجه اما این می شود که اکنون شاهد آن هستیم و آن تبدیل شدن تالاب ها به بخش قابل توجی از 36 میلیون هکتار اراضی کانون گرد و خاک در کشور. تجریشی در ادامه اضافه نمود: هیچ کدام از مسئولان نسبت به تامین احتیاج زیست محیطی تالاب ها، آب های زیرزمینی و رودخانه ها توجه ننموده اند و به یقین درآینده یکی از بزرگترین چالش های کشور این است که بتوانیم جمعیت ها را در داخل شهرها مستقر نگه داریم، هوای خوب داشته باشیم و این تا زمانی میسر است که فرونشست نداشته باشیم.
این مسئول محیط زیست کشور معتقد است آمایش غلط دهها ساله این شرایط را برای کشور ایجاد نموده است و احتیاجهای حاصل از این جهت غلط پیموده شده که منابع طبیعی سرزمین را قربانی نموده است هیچ انتهایی ندارد.
وی یادآور شد: شاید بیست سال است که راجع به محیط زیست صحبت نموده باشیم اما اینکه احتیاج آبی محیط زیست کشور را به رسمیت بشناسیم قدمت پنج ساله دارد. شورای عالی آب پنج سال پیش یازده میلیارد مترمکعب از منابع آب های تجدید پذیر(نود میلیارد مترمکعب) حق آبه زیست محیطی تعریف کرد.میزانی که حالا با تغییر اقلیم و افزایش دما به 80 میلیون مترمکعب کاهش یافته است.
تجریشی همچنین اضافه نمود: قدمت تقسم بندی و زمان بندی آب برای تالاب ها به یک سال پیش بر می شود. از زمان عملیاتی شدن قانون تالاب ها سه جلسه برگزار گردید و معاون اول رییس جمهوری به عنوان دبیر کارگروه ملی تالاب ها در حال آنالیز و نحوه دادن حق آبه تالاب ها هستند تا بتوانند بعد از نهایی کردن ابلاغ و کنترل نمایند.
در زمان حاضر از احتیاج سالانه 176 میلیون مترمکعبی تالاب گاوخونی در سال آبی گذشته، یک چهارم آن تامین شده و ذخیره پشت سد زاینده رود نیز 620 میلیون متر مکعب آب است. کمبود آب موجب شده است استان اصفهان در بهره برداری از آب های زیرزمینی با خطرات ناشی از فرونشست زمین روبرو باشد.
منبع: ایرناbestcanadatours.com: مجری سفرهای کانادا و آمریکا | مجری مستقیم کانادا و آمریکا، کارگزار سفر به کانادا و آمریکا