داستانی مرموز و معمایی در معمای چشم لندن

به گزارش بانیما، به گزارش خبرنگاران ، نسخه اصلی کتاب معمای چشم لندن نوشته شبون داد که با ترجمه آرزو مقدس از سوی نشر پیدایش راهی کتابفروشی ها شده سال 2007 منتشر شد و داستانش مرموز و معمایی است.

نویسنده به واسطه این کتاب توانست موفقیت های ارزشمندی کسب کند و به عنوان برنده جایزه Cybils برای داستان نوجوان، برنده جایزه کتاب سال CBI، برنده جایزه سالفورد و کاندید مدال کارنگی معرفی گردد.

شبون داد، زاده 4 فوریه 1960 و درگذشته 21 اوت 2007، نویسنده و فعال انگلیسی بود. آخرین کتابی که او به اتمام رساند یعنی کودک باتلاق پس از مرگش مدال کارنگی را در سال 2009 از کتابداران حرفه ای کسب کرد و به عنوان بهترین کتاب سال برای بچه ها یا بزرگسالان که در ایالات متحده منتشر شده است ، شناخته شد.

داستان معمای چشم لندن از زبان پسربچه ای به نام تد روایت می گردد. تد به شدت به آب و هوا علاقه مند است. ماجرا از روزی شروع می گردد که نامه خاله گلوریا به دستشان می رسد. خاله گلوریا به همراه پسرش سلیم که نیمه آسیایی است و حدود یک سال از تد بزرگتر است، آمده و ماجراهایی به همراه دارد.

سلیم ، تد و خواهر بزرگترش کت، تصمیم می گیرند تا سوار بزرگترین چرخ و فلک لندن که برای دیدن شهر ساخته شده، به نام چشم لندن شوند و در حالی که از صف طولانی تهیه بلیط ناراحت و خسته شده اند، یک غریبه با بلیط به آن ها نزدیک می گردد و می گوید که از فضاهای کوچک می ترسد و نمی تواند سوار چشم لندن گردد. آن ها تصمیم می گیرند بلیط را به سلیم بدهند، زیرا او قبلا هرگز چشم لندن را سوار نشده است. او سوار می گردد و برایشان دست تکان می دهد اما نیم ساعت بعد، هنگامی که کابین سلیم پایین می آید، کت و تد سلیم را در هیچ جایی از کابین پیدا نمی نمایند. پلیس از یافتن هر نوع سرنخی عاجز می ماند و تد و کت بااینکه رابطه صمیمانه ای با هم ندارند، تصمیم می گیرند که اختلافشان را کنار بگذارند و برای یافتن سلیم متحد شوند. اما وقتی تد روی چیزی متمرکز می گردد همه جهان را فراموش می نماید. او وسواس عجیبی برای تکرار کارها دارد.

در بخشی از این کتاب می خوانیم:

قبل از اینکه صدای زنگ دوم بیاید، دویدیم سمت در. کتاز من جلو زد و با آرنج کوبید توی شکمم. تا زنگ سوم رسیده بودیم به پاگرد. صدای بابا را شنیدیم که گوشی تلفنی را که توی اتاق خواب مامان بود، برداشت. جرات نکردیم برویم تو، ولی صدایش را گوش کردیم. اما صدای بابا خیلی آرام است و من نمی توانستم هیچی بشنوم. بعد خاله گلوریا که پیراهن خواب ابریشمی کم رنگی پوشیده بود، تلوتلوخوران از توی اتاق کت آمد بیرون...

نشر پیدایش، کتاب معمای چشم لندن را در 296 صفحه با شمارگان 500 نسخه و قیمت 60 هزار تومان منتشر نموده است.